زدانایان بود این نکته مشهور
که دانش در کتب، داناست در گور
انیس گنج تنهایی کتاب است
فروغ صبح دانایی کتاب است
درونش همچو غنچه از ورق پر
به قیمت هر ورق زان یک طبق دُر
همه مشکین غزالان توی بر توی
ز بس رقت نهاده روی بر روی
ز یکرنگی همه یک روی و هم پشت
گر ایشان را زند کس بر لب انگشت
به تقریر لطائف لب گشایند
هزاران گوهر معنی نمایند
گهی اسرار قرآن باز گویند
گه از قول پیمبر راز گویند
گهی از رفتگان، تاریخ خوانند
گه از آینده اخبارت رسانند
گهی ریزندت از دریای اشعار
به جَیب عقل گوهرهای اسرار
به هر یک زین مقاصد چون نهی گوش
مکن از مقصد اصلی فراموش